کجا رفتی ای نامــــدار سخن ندیدم به روم و بلاد خُتن
خروشنده از خاور و باختران سراسیمه آیند ز خرد و کلان
تو برخیز و مجلس بیارا به دشت به بزم اندر آیند ز چا روز هشت
سخن های زیبا بران بر زبان به مکتب بیایند ز پیر و جوان
که روحش فروزان ز ماه برتر است ز وصف تو گفتن زبان قاصر است
که حَمدی سُرایم بر آن پیکرش شیری بسازید ز سنگ بر سرش
داستان عشق خدابس و عبده ممد للری در اشعار زیبای بختیاری از گذشته تا به حال به یاد همه مانده است
عبدهممد جوانی از ناحیه للر که در تیراندازی و سوارکاری خبره و زبانزد همه بود در اوج جوانی به خدابس که دختر زیبای روستایش بود دل میبندد پس کسان خود را به خواستگاری خدابس میفرستد اما خانواده خدابس پسر خان را برای او میخوهند! و مانع ازدواج آنها می شوند
اما چون عبدهممد و خدابس نمی توانستند از عشق هم بگذرند و اصرار و وساطتهای دیگران نتیجهای دربر نداشت با هم قرار می گذارند درشب عروسی با یکدیگر فرار کنند.
خدابس درشب عروسی با استفاده از غفلت اطرافیان و طبق قراری که با عبدهممد گذاشته بود به سراغ عبدهممد میرود و با اسب سفیدی که در انتظار آنها بود هفت شبانه روز می تازند و از مهلکه میگریزند تا به ناحیه گرمسیری شوشتر می رسند
با توصیه وابستگان و به ترفند امان نامه، تصمیم به مراجعت به روستای خود میکنند ، اما در برگشت عبدهممد را زنجیر کرده و به نزد خان که در انتظارش بود می برند و شکنجه می دهند. عبدهممد مدتی در زندان گرفتار می شود
ولی از این واقعه خدابس خود را به آب می سپارد. زمانی که عبدهممد خبر مرگ خدابس را می شنود، بنده و زنجیر را پاره کرده و از زندان فرار می کند. هنگامی که به نزدیک مال میرسد بعد از چند شبانه روز دُهل زدن و سُـرنا کشیدن بر رودخانه، بالاخره آب جسد خدابس را پس می دهد و اشعار این واقعه برای مردم پر از شعر و غزل قومی می شود :«چهارشنبه بیست و یـَکـُم خــُــم گُل بُردم- اَر دونستـُم اِمیره خـُـم جاس اِمردم»
دلداری اطرافیان نمیتواند آتش انتقام او راخاموش کند به همین جهت کمر به قتل برادران خدابس و پسرخان که قرار بود با خدابس عروسی کند می بندد و پس از رسیدن به مقصود خود، برای مدتهای مدیدی به دزفول میرود تا اینکه در شامگاه 12 فروردین 1388 در بیمارستان گنجویان دزفول دعوت حق را لبیک میگوید
پیکر حماسهساز ایل بختیاری بنابر وصیتش و تقاضای همتباران بختیاری در روز جمعه 14 فروردین 1388 در زادگاهش لـَلـَــر کـــُـــتــُــک که یکی از روستاهای منتهی الیه شمالی مسجدسلیمان است به خاک سپرده شد.
نظرات شما عزیزان: